نویسندگان
1 دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
2 هیئت علمی گروه مدیریت مناطق بیابانی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.
3 هیئت علمی گروه آبخیزداری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان،
4 هیئت علمی گروه آبخیزداری دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
نگاهی نقادانه به سند چشم انداز و برنامه راهبردی دراز مدت وزارت نیرو حاکی از آن است که نشانههایی از تغییر تفکر از یک نگاه مکانیکی سنتی به سمت نگاه سیستمی در حال تکوین است؛ اما ضرورت دارد با نگاه اکوسیستم-محور، ارکان و اجزاء لازم، منسجمتر ترسیم شده و اهداف و اولویتها مشخص شوند. همچنین، لازم است برای رسیدن به اهداف و راهبردها، نظام برنامهریزی در قالب حوضههای رودخانهای وآبخیزها به طور سلسله مراتبی و چند مقیاسی طراحی شود. از طرف دیگر، نبود برنامه مدون و شاخص-محور برای حوضههای رودخانهای و آبخیزها، از جمله دلایل اصلی کسب توفیق محدود در مدیریت منابع آب کشور میباشد. نداشتن چارچوب مفهومی منسجم و ساختارمند برای ارزیابی و مدیریت جامع نیز از دیگر کاستیها به شمار میرود. در این نوشتار، با روش مقایسه تحلیلی، تفکر حکمرانی آبخیز به عنوان یک پارادایم جدید که کاملا همسو با نگاه اکوسیستم-محور و راه حلهای مبتنی بر طبیعت است، به جای حکمرانی آب معرفی می شود.
کلیدواژهها