نویسندگان
1 استادیار گروه جنگلداری، دانشکده علوم جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
2 استادیار بخش منابع طبیعی، مرکز تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و منابع طبیعی مازندران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران.
چکیده
بهدلیل چالشهای لجستیکی بارانسازهای بزرگمقیاس، در اغلب مطالعاتی که تاکنون صورت پذیرفته از بارانسازهای کوچکمقیاس با ارتفاع نازل کمتر از 3 متر و سطح کرت کمتر از 5 مترمربع بهره گرفته شده است. اجرای این قبیل مطالعات کوچکمقیاس برای بررسی مقدار فرسایشپذیری خاک، نفوذ خاک، تأثیر پوشش گیاهان علفی و بوتهای بر فرسایش آبی و رواناب بسیار ارزشمند میباشد، اما برای درک بهتر و عمیقتر فرایند چرخه آب و اثرات متقابلی که در مقیاس بزرگتر حادث میشود نیاز به بارانسازهای بزرگتر را توجیه میکند. بارانساز باید طوری طراحی شود که بتواند باران را از ارتفاع بالای تاج پوشش شبیهسازی نماید، در این حالت قطرات باران نیز میتوانند به سرعت نهایی خود برسند. بدینمنظور یک دکل حداقل 15 متری لنگربندی (برای برپا نگه داشتن دکل بارانساز از کابلهای مهار استفاده میشود که به این کار لنگربندی گفته میشود) شده که امکان نصب چند نازل در رأس آن وجود داشته باشد نیاز است. مهمترین جز هر بارانساز نوع نازلی است که بهکار میرود. معمولترین نوع نازل، نازل صفحهای چرخنده با زوایه دوران 360 درجه در دو الگوی نصب خطی و H میباشد که در رأس دکل نصب میشود. نازلها از طریق یک لوله پلاستیکی بهصورت عمودی به مخزن آب و موتور پمپ متصل میشوند. پس از راهاندازی سامانه و واسنجی بارانساز، از یک مخزن جمعآوریکننده بادبزنی به شعاع پنج متر (حدود 80 مترمربع) از جنس نایلون ضخیم، میلههای نازک و بست برای جمعآوری ساقاب و تاجبارش استفاده میشود. در رابطه با فرسایش آبی خاک، مهمترین مرحلهای که در آن هدررفت خاک حادث میشود، مرحله شیاری شدن است. در بارانسازهای کوچکمقیاس، ابعاد کم کرتها مجال فرسایش شیاری را به رواناب نمیدهد و لذا نمیتوان درک درستی از فرسایشپذیری خاک داشت.
کلیدواژهها