نویسنده
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد گرایش آب و سازههای هیدرولیکی، دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی
چکیده
امروزه توسعه شهرنشینی و افزایش ساخت و ساز و افزایش رشد صنعتی شدن شهرها در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته منجر به کاهش سطوح نفوذپذیر، تغییر اقلیم و مصرف و تقاضای بیش از حد از منابع آب سطحی و زیر سطحی شده است. بنابراین اکثر شهرها با پدیدههایی نظیر سیلابهای شدید، کمبود آبهای سطحی و زیر سطحی، نشست زمین، گرد و غبار و ... مواجه شدهاند. همچنین ناکارآمدی استفاده از راهکارهای سنتی مدیریت سیلاب منجر به ایجاد سیلابهای عظیم در شهرها میشود که باعث ایجاد خسارتهای فراوان جانی و مالی و آبگرفتگیها و ترافیکهای شدید در این مناطق میشود. و آبخیزداری از جمله روشهای سازگار با طبیعت است که علاوه بر مهار سیلاب به مدیریت آن نیز میپردازد و با ایجاد مدیریت یکپارچه میان منابع آبهای سطحی و زیرزمینی تا حدود زیادی مشکلات را رفع میکند. در این تحقیق از رویکرد به هم پیوسته مدیریت سیلاب با استفاده از معیارهای آّبخیزداری با استفاده از نرمافزار GIS استفاده میشود و سپس وزنهای معیارها بهمنظور ترکیب آنها با استفاده از روش فازی چانگ، باکلی، میخایلوف محاسبه میگردد و با توجه به مجموع اوزان که برابر یک گردیده و همچنین با استفاده از نرخ سازگاری گوس و بوچر که مقدارش کمتر از 1/0 گردیده است، صحتسنجی میشود. سپس مراحل مذکور برای روش کلاسیک تحلیل سلسله مراتبی نیز صورت میگیرد و با استفاده از اولویتبندی صورت گرفته در مورد 15 زیرحوضه منطقه 22 تهران و همچنین استفاده از روش میانگین مربع خطا مشخص میگردد که هر چهار روش اولویتهای شماره یک الی چهار را یکسان نشان میدهند و اختلاف میان آنها در 11 زیر حوضه دیگر است. همچنین با مقایسه نتایج مقاله حاضر با نتایج مطالعه صورت گرفته در منطقه که بر اساس پارامترهای صرفا سیلخیزی انجام شده بود، مشخص میگردد که با در نظر گرفتن دیدگاه یکپارچه در مسائل آبخیزداری میتوان به نتایج دقیقتر هم در امر اولویتبندی مناطق مستعد سیلخیزی و هم مناطق مستلزم اجرای عملیات آبخیزداری رسید. همچنین با توجه به نتایج روش MSE مشخص میگردد که اوزان معیارها در روش فازی میخایلوف به روش کلاسیک نزدیکتر است و در بین روشهای فازی نیز اوزان محاسبه شده از روشهای باکلی و میخایلوف به یکدیگر نزدیکتر هستند.
کلیدواژهها