نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی آبخیزداری، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و نویسنده مسئول
2 استادیار گروه مهندسی منابع طبیعی (آبخیزداری) دانشگاه یاسوج
3 دانشجوی دکتری علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
چکیده
بیابانزایی به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب است که در نتیجۀ عوامل مختلفی همچون تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی ایجاد میشود. در این تحقیق عملکرد طرحهای جامع مقابله با بیابانزایی شامل مدیریت جنگلهای دست کاشت، نهالکاری، مدیریت رواناب، مراقبت و آبیاری، حفاظت و قرق و تولید نهال گلدانی در 21 استان کشور در سطح ملی با استفاده از مدل موریس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مدل موریس جدیدترین الگوی رسمی برای درجهبندی نواحی از لحاظ توسعه یافتگی (کالبدی و انسانی) در سطح جهانی بوده و برای برنامهریزی با مقیاسهای مختلف و متنوع قابل اجرا است. نتایج نشان داد که استانهای خراسان رضوی، اصفهان، خراسان جنوبی، کرمان، سیستان و بلوچستان، سمنان و خوزستان به ترتیب با ضریب توسعهیافتگی نهایی (DI) 05/41، 07/40، 60/38، 28/37، 72/36، 90/32 و 42/30 در وضعیت خوب ، استانهای مرکزی و یزد به ترتیب با ضریب توسعهیافتگی نهایی (DI)، 36/28 و 48/23 در وضعیت متوسط، استانهای تهران، هرمزگان، بوشهر، فارس، خراسان شمالی، ایلام، قم، قزوین، آذربایجان غربی، البرز، گلستان و همدان بهترتیب با ضریب توسعهیافتگی نهایی (DI) 61/12، 79/10، 88/9، 96/8، 71/8، 23/5، 24/4، 50/2، 92/0 و 68/0 نیز عملکرد ضعیفی از نظر اجرای طرحهای بیابانزایی داشتند. در پایان نتایج حاصل از تحقیق در قالب یک جدول تهیه گردید و نقشه ضریب توسعه یافتگی استانهای مورد ارزیابی در این مقاله با استفاده از عملکرد هر استان از طرحهای مذکور در مقابله با پدیده بیابانزایی در محیط Arc GIS تهیه گردید. نتایج این مطالعه میتواند در تصمیمگیریهای مرتبط در عملکرد استانهای کشور در مقابله با پدیدههای بیابانزایی مورد استفاده قرار گیرد. با استفاده از اجرای بیشتر طرحهای جامع مقابله با بیابانزایی از قبیل نهالکاری، مدیریت جنگلهای دست کاشت و حفاظت و قرق میتوان پدیده بیابانزایی را در کشور کاهش داد.
کلیدواژهها